پیامهای موجود در نماد ج.ا [بخش دوم]





همانگونه که گفتیم نتایج تمامی بررسیها وتحقیقها  در خصوص ریشه ها و عوامل اصلی بوجود آورنده حرکتی که با ساقط نمودن حکومت محمدرضاپهلوی و استقرار ج.ا بجای آن درایران آغاز شد؛نشان دهنده این واقعیت است که یکی از اهداف این حرکت نابودی سیستماتیک تمامی شئون در زندگی ایرانیان و نابودی تمامی ریشه های غنی تاریخی و فرهنگی آن ... وسرازیر نمودن قسمت اعظم درآمد ذخائر نفت و گازش به خزانه ترکیه، ورساندن آن کشوربه جایگاه قبلی ایران در منطقه وجهان  بوده است.اما این تنها آغاز داستان است.

*

حذف شیروخورشید از پرچم ملی ایران همزمان بود با کمرنگ شدن روزبروز مطرح نمودن مذهب رسمی در ایران-اگر به حافظه خود رجوع نمائید خواهید دید در طول حیات ج.ا هیچگاه نشنیده اید که این حکومت از مذهب جعفری بعنوان مذهب رسمی کشور یاد کرده باشد-اما بجای آن بااعمال ممنوعیتها -که هیچ جائی در اسلام نداشته- ودخالت در تمامی شئون زندگی خصوصی واجتماعی مردم از یکطرف ،وبمباران تبلیغاتی دین در رسانه ملی و استفاده از قران در هر لحظه از برنامه های رادیو تلویزیون ، تلاش خود را متمرکز بر ایجاد نفرت از دین عموما و تشیع خصوصادرایران  نموده.

اما هدف چه بوده؟ ایجاد نفرت از تشیع که ایشان با کاریکاتوریزه کردن وجوه تعزیه و معنوی آن ؛تنها در پی منزجر کردن مردم از آن بوده اند. در برابر مردم ما پس از آن چند انتخاب وجود داشت .یا روگرداندن کامل از دین بطور کلی-یا روگرداندن کامل از تشیع -یاسرد شدن نسبت به تشیع. همان تشیع که نماد اصلیش از همان روز نخست توسط ج.ا به زیر کشیده شده و از پرچم ملی حذف شده و روند حذف نهائیش از تمام وجوه زندگی ایرانیان آغاز شده بوده وهمچنان ادامه دارد. از طرفی تبلیغ یک فرقه بظاهر دینی ترکیه در ایران در جریان بوده است

همزمان با اینها -که جزئی از مرحله دوم آماده سازی ضمیمه نمودن ایران به ترکیه بوده -تبلیغات داخلی-توسط عوامل وزارت اطلاعات در داخل-وتلویزیونهای ماهواره ای از خارج در شیرین نشان دادن ترکها و مذهب ایشان به ایرانیان ادامه داشته.اینجاست که باید به حرکت جماعتی موسوم بو -نورچی ها- در ترکیه اشاره نمود .اینان که ظاهرا مبدا حرکتشان به شخصی کردی الاصل به نام سعید نورسی میرسد معتقد به استفاده از کلمه توحید-لااله الاالله- بدون ذکر محمد-ص- رسول الله میباشند.این تفکر که تفکر حاکم بر حکومت فعلی ترکیه-حزب آک پ- بوده است ،توسط شخصی به نام فتح الله گولن با دهها میلیارد دلار سرمایه از پنسیلوانیای امریکا هدایت میشده است.تمامی تحقیقات در مورد این جریان نشان میدهد که این حرکت یک جریان سیاسی بوده که زیر ماسک دین در حال نشو و نما در دنیا بوده است.-در امریکا بودن این شخص به هیچ روی نشاند دهنده و اثبات کننده حمایت امریکا از این جریان نمیباشد- حتی شخصا معتقدم از اهداف اصلی این حرکت سیاسی نابودی امریکا میباشد.

این تفکر بر اساس صرفا افکار سعید نورسی بنا شده تا حدی که براحتی منتقدان این گروه در ترکیه میگویند افراد این گروه قران را کناری گذاشته و کتابی را ظاهرا سعید نورسی نوشته را قران خود میخوانند.این تفکر ظاهرا در پی ایجاد دیالوگ میان ادیان است اما چنانچه منتقدان قابل قبول ایشان در ترکیه میگویند این جریانی یهودی الاصل است که ظاهری اسلامی اختیار نموده تا بلکه با این ماسک بتواند مسلمانان جهان را زیر پرچم خود متحد نموده و سیاهی لشگر لازم برای جنگ با امریکا را فراهم نماید.


*

طراحان آنچه بنام ج.ا خوانده شده تمامی تلاش خود را نموده اند تا در نهایت اگر این حرکت در اهداف داخلی، منطقه ای و جهانیش به شکست انجامید تمامی تقصیرات متوجه ایران گردیده و بدین وسیله مقدمات نابود نمودن آن را فراهم نمایند.-درصورتیکه از ضمیمه نمودن آن نا امید شده باشند.-اما فراموش نموده اند که امضای خویش را بر پرچم ایران به اشغال رسانده گذاشته اند . و هرکس که قصد تحقیق واقعی داشته باشد خواهد دریافت که آنچه در سال هفتادونه میلادی در ایران رخ داد به هیچ روی ایرانی نبوده و نه تنها ایرانی نبوده بلکه برای نابودی ایران ودین اسلام و مذهب تشیع در ترکیه و اسرائیل طراحی وهدایت شده است.   


پیامهای موجود در نماد ج.ا [بخش اول]




سیاسی نمودن دین اسلام از سال هفتاد ونه میلادی در ایران پس از سرنگونی رژیم پهلوی که حاکم بی قیدوشرط در منطقه بود و رفاه نسبی قابل توجهی برای اکثرایرانیان آورده بود، نه تنها شروع دوره تازه ای برای تاریخ ایران بلکه شروع حرکتی بود که سالها بعد مشخص شد که هدفش نابودی نظم حاکم بر دنیا و استقرار یک نظام جدید بوده .کسانیکه باشعار اسلام تمامی نظم حاکم بر سیستم ایران را بهم زدند بعدها با عملکردشان اثبات نمودند که از اهداف اولیه ایشان گرفتن نقش رهبری منطقه از ایران و واگذارنمودن آن به ترکیه بوده است.همچنین نابود نمودن سعادت نسبی ایرانی ها و به پائین کشاندن ایشان از هر جهت در تمامی شئون تاجائیکه حسرت احوال فرزندان عثمانی را بخورند.

*

صرف مداخل نمودن دین در سیاست نشاندهنده اهداف متفاوتی است که طراحان اصلی این کار در پی آن بوده اندوما بدلیل اعتقاد به سیاست کاملا جدای از دین نمیتوانیم و نمی بایست بی تفاوت از مظاهر دینی که ج.ا از آنها استفاده نموده بگذریم.اگربخواهیم از حقیقت آنچه بر ایران گذشته اطلاع داشته باشیم بهتراست به شعارهای ایشان ، نسبت مطابقن آن با اسلام و مذهب رسمی ایران، و جهت گیریهای ایشان توجه کامل نمائیم.

یکی از اولین اقدامات ایشان حذف شیروخورشید از پرچم ملی ایران بود که نه تنها نمادی سیاسی نبود بلکه با شمشیر-ذوالفقاری-که در دست شیر بود نشان دهنده شیر همواره غالب خدا یعنی علی بن ابیطالب بوده است.

بجای آن نمادی گذاشته شد که اصرار داشتند که همه بپذیرند که طرحی از کلمه توحید-لااله الا الله- میباشد.

برفرض اینکه چنین هم باشد و این ربطی به نماد سیکها -که عثمانیها خیلی دوستشان دارند-نداشته باشد[این واقعیتی اثبات شده است که دلیل کوتاه نکردن موی سر از سوی سیکها نوعی اعتراض به وجود مسلمانان بوده و ایشان میگویند تا وقتی یک مسلمان زنده باشد ما موهای خودرا کوتاه نخواهیم نمود.] میبایست به پیامهای دیگر موجود در آن توجه نمود.

خداوند در قران کریم در آیات صدوچهل و نه تا صدوپنجاه و یک از سوره نسا میفرمایند:

"بدون تردید آنانکه به الله و رسولان او کفر میورزند قصد دارند بین الله و رسولانش فاصله و دوری ایجاد نمایندو چنین میگویند  :ما به برخی ایمان داریم و به بعضی از آن-دین- کفر میورزیم.و قصد دارند راهی بین این دو-راهیکه خدا و رسولانش ارائه داده اند-اتخاذ نمایند.آنان همان کافران حقیقی  هستندو ما برای کافران عذاب دردناکی مهیا مینمائیم."

در شرح نزول این آیات هست که برخی از یهود که بدلیل برتری طلبی بر دیگر اقوام نمیخواستند دین اسلام را بپذیرند واما از طرفی بدلائل زیاد حقانیت آن را نیز ثابت شده مییافتند مبادرت به این کار نمودند. گفتند ما الله را قبول داریم اما پیامبری محمد-ص- را نمیپذیریم. ایشان بودند که گفتند ما تنها میگوئیم لااله الاالله ولی نمیگوئیم محمد-ص-رسول الله .از همان روز بود که جدا ذکر نمودن کلمه توحید در چنین موقعیتهائی منع گردید. تا همگان بدانند که چه کسانی هستند که میخواهند با جدا کردن خدا و رسول مکرمش در واقع ریشه دین را بسوزانند.

*

دراینجاست که باید یادآوری نمائیم که پس از سال هفتادو نه میلادی بود که اظهار دشمنی ها نسبت به رسول خدا-ص- در گوشه و کنار دنیا آغاز شد.-وعموما از سوی رسانه های خاص که صاحبانشان ظاهرا یهودی میباشند تقویت شد.تا جائی که میروند تا حتی بردن نام ایشان را هم تقبیح نمایند.




سالی که نکوست از بهارش پیداست




چه زیبا و عمیقند ضرب المثلهای ایرانی که نشان دهنده عمق آگاهی، جهان بینی و عاقبت اندیشی مردم ما بوده اند.

*


برای دستیابی به ریشه های خارجی و شناخت عوامل اصلی آنچه در سال پنجاه و هفت در ایران روی داد ،بهترین راه شناخت اهداف واقعی ،جهت و سمت حرکات ج.ا و تفکر حاکم بر آن سیستم میباشد.آنچه در وهله اول باید بدان دقت نمود اینست که آنچه در ایران رخ داد تنها یک حلقه -وشاید حلقه اصلی- آنچیزیست که از آن به عنوان پروژه خاورمیانه بزرگ یاد شد و بعدها تبدیل به پروژه وسیع شده خاورمیانه وشمال افریقا شد.اگرچه  این پروژه با اعلان اولیه آن از سوی حکومت امریکا آغاز گرفت اما بی تردید پس از واقعه تروریستی یازده سپتامبر و دسترسی مقامات امریکائی به واقعیت دست داشتن برخی محافل صهیونیستی در آن ، از سوی امریکا تماما خاتمه پذیرفت.دلیل آن نیز بسیار واضح است؛ یکی از اهداف اصلی این پروژه-در نسخه اصلی- استقرار ثبات و صلح در این منطقه با اجرای سریع طرح صلح بین اعراب و اسرائیل بود.اما پس از آن واقعه تروریستی امریکائیها احتمالا دریافتند که به اندازه کافی به اهداف ضدامریکائی ایشان تا به آن زمان خدمت نموده اند.

*

درتاریخ ششم اسفند سال نود شمسی خبرگزاری مهر به نقل ازمشاور ارشد رهبر روحانی-ولایتی- که ظاهرا دبیرکل مجمع جهانی بیداری اسلامی نیز هم باشد، نوشت :حفظ انقلاب های شمال افریقا مهمتر از پیروزی آنهاست.او که در جمع میهمانان خارجی این مجمع سخن میگفته در ادامه افزوده :"مبارک ،بن علی و قذافی دست نشاندگان کشورهای غربی بوده ،درصدد مقابله با اسلام بودند ولی به ناگاه نهضت بیداری اسلامی از درون مردم کشورهای مصر، تونس و لیبی شکوفا شد."

آنچه که این شخص از آن بعنوان شکوفائی -به ناگاه- نهضت بیداری اسلامی یاد کرده همان است که ترکها نام بهار عربی بدان داده و به انواع مختلف و با زحمت بسیار تلاش کردند که مستقیما نگویند این طرح از آن ما بوده و ما اجرا کننده آن هستیم.-نگاه کنید به آرشیو رسانه های ترک-یادآوری میکنیم که تقریبا در تمامی موارد وزیر خارجه ترکیه  از این وقایع در سخنان خود به عنوان انقلابهای اسلامی یاد کرد.

از سئوالهائی که بصورت منطقی  پیش میاید یکی این است که هدف این "نهضت بیداری اسلامی"چیست که دبیر کل مجمع به اصطلاح جهانی آن اعتراف میکند که -به ناگاه- شکوفا میشود و اصرار دارد که شنوندگان قبول کنند که این -به ناگاه- شکوفائی ،از میان مردم همان کشورها منشا گرفته.؟

پاسخ این سئوال نیز در لابلای سخنان گهربار عوامل ج.ا روشن میشود. رئیس جمهور یهودی الاصل -که مهلتش به پایان رسید- در مصاحبه ای با یکی از رسانه های ترکیه-که در یوتیوب موجود است- اظهار کرده بود:ما به همراه ترکیه ابرقدرت خواهیم شد.-دراینجا لازم به یادآوریست که همه بررسیها نشان دهنده این واقعیت است که اجرا ونهائی کردن  پروژه اسرائیل بزرگ-که بعد خواهیم دید هیچ ربطی به اسلام ندارد- بدون در دست داشتن ذخائر نفت و گاز ایران از سوی ترکیه و اسرائیل ممکن نیست.اگر چه این تنها دلیل نیز نبوده که حضرات را وادار نموده پیش از هر جای دیگر مهره های خود را در ایران برسرکار آورند.وتمامی راهها غیر از ضمیمه شدن به ترکیه=اسرائیل را بر آن ببندند.

در روزهای اخیر برخی مجامع بین المللی اقدام به نشر نتایج این -بهارعربی- پرداختند. بر طبق این آمار از سال دوهزار و یازده میلادی تاژوئن امسال در کشورهای تونس ،مصر، لیبی، سوریه ،یمن و بحرین بیست و هشت هزارو نهصدوهفتاد نفر کشته شده اند.از تعداد زخمی ها آماری منتر نشده.این نتایج روشن از جمله دلائلی بوده که مردم مصر با یک اعتراض عظیم -بیش از ده میلیونی- ارتش آگاه این کشور را ترغیب نمودند تا حکومتی را که اکنون روشن است مستقیما از سوی ترکیه و غیرمستقیم توسط اسرائیل کنترل میشده را به کنار زنند.

دراین میان نباید حرکت مردمی ترکها بر علیه حکومت آن کشور را نیز فراموش نمود ،حرکتی که پایه های حکومت پروژه اسرائیل بزرگ در منطقه را لرزاند .تا جائی که عوامل ایرانی این پروژه نیز به التماس افتادند.درست در روزهائی که نخست وزیرترکیه از مسئولان کشورش درخواست کرد که یکی یکی از مردم خواهش کنند که به اعتراضات خود پایان دهند ،در یک رده بندی مضحک-که نشان دهنده جایگاه عوامل ایرانیِ پروژه اسرائیل بزرگ است- رئیس ستاد مشترک ج.ا ،پس از شهردار استانبول نوبتش رسید که از مردم ترکیه و مصر بخواهد سردمداران خود را تابع باشند.نکته جالب دیگر این است که در لابلای سخنان این حضرات نکات افشا نشده ای از زبان خودشان شنیده میشود. این شخص که سخنانش در روزنامه حریت به تاریخ یک تموز دوهزارو سیزده چاپ شد از رهبران ترکیه و مصر به عنوان رهبران انقلابی یاد کرده و از مردم این کشورها درخواست کرد از آنها حمایت کنند.

به این ترتیب مشاهده میشود که منظور این حضرات از انقلابی بودن چیزی جز خدمت به منافع ضدامریکائی آن دسته از صهیونیستهائی نیست که با هدف نابود کردن امریکا در پی ایجاد اتحاد بظاهر اسلامی بین کشورها ، تشکیل یک بلوک جدید در برابر امریکا و در نهایت نابودی آن بوده اند.

سئوال این است آیا این حضرات چه جایگزینی برای امریکا ،جز خود ،نشان میدهند. اما ایشان که خود را در پشت دهها ماسک پنهان میکنند و پر واضح است در پی ایجاد جنگ میان مسلمانان دنیا و مسیحیان میباشند، چگونه ممکن است قصد مثبتی از این حرکت خویش داشته باشند. حرکتی که در نوشته های بعد خواهیم دید هدف اصلی آن اصل تخریب و ترویج فساد وظلمت در دنیا بوده است.

اینجاست که ضرب المثل ما خود را بخوبی نشان میدهد : سالی که نکوست از بهارش پیداست.


*





بدلائلی که قابل حدس است بلاگ اسکای مدتیست از آپلود عکس در این سایت ممانعت مینماید.برای مشاهده عکس مربوط به این نوشته به آدرس زیر مراجعه فرمائید


http://khabar-tahlil.blogspot.com/2013/07/blog-post_30.html