با گذشت هر روز آشکارتر میشود که آنچه در
ایران و منطقه رخ داده و در حال انجام است
وقایعی مرتبط با یکدیگر و در یک راستا بوده اند.
برای اینکه ترکهای عثمانی بتوانند به آرزوی
دیرین خویش برسند یعنی حاکمیت بر دنیا ،
نخست میبایست رژیم حاکم بر ایران را که
حاکم بلاعوض در منطقه بود را از سر راه بردارند.
وبجای آن افراد دست نشانده خود را درمیهن
ما بر سر کار آورند.البته بدلیل جبن ذاتی وترسشان
از ایرانیان به این نتیجه رسیده بوده اند که
نمیتوان این کار را علنا انجام داد. از همین رو بود
که متوسل به روش همیشگی خود یعنی مخفی کاری
و اعمال بوسیله گروههای زیر زمینی متوسل
شدندو چه گروهی منحرف تر و آماده خودفروشی
و وطن فروشی بهتر از حجتیه.
ایشان که از پس از شکست حملات نظامی خود
به ایران در زمان عثمانی ترجیح داده بودند
به شکل دوست وارد شده و نیات کثیف خویش
را بوسیله سر سپردگانشان انجام دهند ، در
دوره ای منعطف به این گروه شدند که توسط
افرادی که به شکل شیعه شده و به کسوت روحانی
در آمدۀ در حوزه ها از آن آگاهی یافته بودند.
البته بر اساس خصوصیات قومی و تاریخیشان
محتاج به حمایت نیروهای خارجی برای تحقق
آمال ناپاکشان بوده اند از همین رو بوده که
بهترین فرصت برای تحقق آرزویشان را در
اتحاد با اسرائیل دیدند که بر پرچم خویش
گفته از نیل تا فرات.و چه زمانی بهتر از موقعی
که محمد رضا پهلوی شروع به رجز خوانی برای
اسرائیلی ها و امریکائیها نموده بود.
اسرائیلیها بدنبال تحقق نیل تا فرات بودند(اسرائیل بزرگ)
و ایشان هم بدلائل تاریخی و قومی خویش ،برای
اجرای طرحهایشان همیشه به عمله و نکره محتاج
بوده اند.ضمنا ایشان در همان سالهای اواخر
دهه هفتاد بشدت نگران رشد اسلامگرائی در جوامع
غربی بودند.این دلیل و دلائل دیگر باعث شد
که بدنبال اجرای پروژه صهیونیست های مسیحی
که تحت نام گروه اوانجلیست ها به سرعت
گسترش یافته بود ، نیاز به حرکت مشابهی
در میان مسلمانان را احساس نمودند.با این
استدلال که پس از تسلط بر جوامع مسیحی
با گسترش تفکر اوانجلیستی ، اگر بتوانیم
تفکری به ظاهر اسلامی اما در اساس مطابق
با منافع دراز مدت خود بر پا کنیم ، طولی
نخواهد کشید که اثری از آثار مسیحیت و اسلام
نخواهد ماند.
از اینجا بود که فکر ایجاد صهیونیست های مسلمان زاده شد.
و برای محل رونمائی این حرکت کجا بهتر
از ترکیه که بقول پروفسور دکتر یالچین کوچوک
" قدرت عمل اسرائیل در ترکیه بیشتر از داخل اسرائیل است."
در ترکیه از زمان عثمانیان ،یهودیان همواره
در قویترین موقعیتها بوده و تمامی ارکان را
بدست داشته اند.
همانگونه که صهیونیستهای مسیحی اعتقاد به
لزوم گرفتن ابتکار عمل از دست خداوند در مورد
زمان ظهور عیسی مسیح(ع) را دارند ،
مسلمانان صهیونیست نیز مدعی هستند که برای
ظهور مهدی(ع) نباید منتظر خدا ماند و اعتقاد
دارند که ما باید شرائط ظهور را با توسعه
فساد و فحشا و قتل و خونریزی تسریع کنیم.
البته بر اساس تفکر الهی هر دو این اعتقادات
ضد الهی بوده و در پی تحقق استیلای ابدی تاریکی
بر دنیا هستند.
برای انحراف افکار عمومی دنیا ، اگر چه خاستگاه
اصلی تفکر مسلمانان صهیونیست در ترکیه بوده
اما میبایست نخست رژیم ایران ساقط شده ،
رژیمی تحت عنوان اسلامی حاکم شده و شرایط
را در طول سه دهه آماده ظهور تفکر مسلمانان صهیونیست
نمایند.گروه زیرزمینی حجتیه در طول سه دهه
میبایست تمامی معتقدان واقعی به دین را از سر راه
برداشته و در نهایت حتی به زور اسلحه
حضور خود را اثبات نماید. و جالب اینکه
سردمداران این تفکر در ترکیه و ایران همه
یهودی الاصل بوده اند.(همانگونه که در کلیساهای
اوانجلیست ها کشیش ها بدون استثناء یهودی هستند)
دقت به اعمال افراد وابسته به این تفکرات
اثبات میکند که اینان جز بدنبال تخریب و تاریکی
نبوده اند و مسیحیت و اسلام ،تنها و تنها ماسکی
برای پوشاندن چهره ناپاک و پلیدشان بوده است.
[باعث افتخار است که یک ایرانی برای بار اول
طرح مربوط به صهیونیستهای مسلمان را افشا
و مطرح مینماید. این سطور را که نتیجه بیش
از ده سال تحقیق است را تقدیم میکنم به روان
نورانی و پاک ندا و همه باقی شهدای آزادی ایران.]
ظهور یکی از سران اخوان المسلمین در تلویزیونهای ترکیه همزمان با شروع نا آرامیها در مصر
توجه هر ناظری را که بدنبال یافتن نقش واقعی -ونه ظاهری- ترکیه در وقایع منطقه بوده را
بخود جلب کرد.اورا که اولین روزها بدون کراوات و با دوربین از روبرو در تلویزیونTVNET
نشان داده بودند در روزهای سوم وچهارم وقایع میدان التحریر با کراوات و با دوربین از
پهلو نشان دده شد-ات نقش ساختگی جای سجده در پیشانیش کمتر ناراحت کننده باشد-.
نحوه مصاحبه ها با وی حتی درcnnturk حکایت از تمرین سئوال و جوابها قبل از پخش را داشت. و در آخرین مصاحبه اش مجری مجبور به قطع برنامه شد زیرا این شخص صراحتا
از نقش اساسی ترکیه در آنچه او انقلاب مصر نامید صحبت نمود.ترکها که از سقوط دشمنشان
مبارک سر از پا نمیشناختند عربده کشی ها کرده و خود را تنها الگوی باقیمانده برای
مردم منطقه عنوان میکردند و از طرفی ثابت کردند که تلاش دهها ساله شان برای تصرف
حکومت ایران با اهدافی چند گانه صورت گرفته از جمله تعیین شخصی بعنوان رئیس جمهور
که با اعمال ،گفتار و حتی طرز لباس پوشیدن باعث خجالت و آبروریزی ملتی که از بانیان
تمدن انسانی بوده بلکه بوسیله همان شخص و دیگر ایادیش در حکومت ایران به غرب و
مردم منطقه هشدار بدهدکه اگر به حرف ما عمل نکرده و کمک به نبش قبر امپراطوری عثمانی
نکنید ،این حیوانات در حکومت ایران،منطقه را به آشوب خواهند کشید.
حالا هم میبینم که مهدی دست ساز عثمانی رسما به هیئت اسرائیلی میگوید حکومت ایران
آنچه را که ما(ترکیه) بگوئیم انجام خواهد داد. و بعد از تشکیل اتحادیه ترک و اسلام ما به
کسی اجازه نخواهیم داد به اسرائیل چپ نگاه کند.
مسلمانان صهیونیست که چهره نامبارکشان را اول بار در ترکیه و حزب آ-ک-پ نشان دادند
هدفی جز تحقق خاورمیانه بزرگ اسرائیل تحت ماسک اسلام نداشته اند.اما آنانی که در غرب
به طرحهای ترکها اعتماد کرده اند باید بدانند این قوم به هیچ اصلی وفادار نبوده و نخواهد
بود بجز تخریب و ویرانی و بهترین مدرک آن هم گروه دست نشانده ایشان در ایران-حجتیه-
است که ثابت کرده گروهی ساتانیست است که هدفش نابودی دنیاست.
ترجمه مقاله:
اخوان المسلمین بین ترکیه و ایران
روزنامه رایه -قطر 27/04/2011
نقل شده در روزنامه رادیکال ترکیه
مهمترین اتفاقی که در سالهای اخیر در خاورمیانه روی داده پس از عراق، تغییرات در مصر
است .مصر هنوز هم مهمترین کشورخاورمیانه است. اثرات آنچه که در مصر روی داده بر لیبی
یمن وسوریه اتفاقی نیست. اگر توافقی که میان ارتش و اخوان المسلمین انجام شد روی نداده
بود، تغییرات نمیتوانست صلح آمیز باشد. اخوان برای بار اول یا آخر نیست که نقش در
تغییرات در مصر دارد اما مساله اینست که آیا این بار اخوان میتواند شریک واقعی در حکومت
شود؟ یا همچنان که در شصت سال گذشته شاهد بوده ایم روابطش با ارتش با درگیری و
رودر رو شدن صرف خواهد شد....
مبارک سقوط کرد و ارتشی که ستون فقرات رژیم را تشکیل میداد بر جا ماند .خوب اخوان
چه خواهد کرد؟ آیا توان برداشتن رژیم را خواهد داشت یا با استفاده از تجربه ترکیه تلاش
برای تغییر رژیم خواهد نمود.نمونه قرار دادن ترکیه مستلزم دوری کردن از عادات قدیمی
اخوان خواهد داشت. احتمالا نسل جدیدی در اخوان بدنبال این هست.این هم یعنی تغییر
مرحله به مرحله رژیم با همکاری ارتش خواهد بود. نقطه شروع هم انتخابات خواهد بود.
انتخابات اخوان را تبدیل به قدرتی صاحب کرسی در مجلس خواهدنمود.اما اخوان چه نوع
تاکتیکی دنبال خواهد کرد؟ آیا تلاش خواهد کرد که در آرامش رژیم را تغییر دهد یا گروهی
داخل اخوان که مرتبط با ایران هستند تلاش خواهد کرد با سرعت بخشیدن به تغییر رژیم،
رویاروئی با ارتش را جلو خواهد انداخت؟ توجه آنانی را که نفوذ تهران بر اخوان را انکار
میکنند را باید به شکل نفوذ ایران بر حماس منعطف کرد. برای اینکه ببینیم آیا اخوان از
تجربیات شصت سال گذشته درس گرفته یا نه باید چند ماهی صبر کنیم.
هستم و.....
براى ملاحظه کامل ویدئو رئیس جمهور منتصب و مهدى قلابى عثمانى
برده و آرزو کنید هرگز بدنیا نیامده بودید.