اخوان المسلمین بین ترکیه و ایران- روزنامه راى -قطر







ظهور  یکی از سران اخوان المسلمین در تلویزیونهای ترکیه همزمان با شروع نا آرامیها در مصر
توجه هر ناظری را که بدنبال یافتن نقش واقعی -ونه ظاهری- ترکیه در وقایع منطقه بوده را
بخود جلب کرد.اورا که اولین روزها بدون کراوات و با دوربین از روبرو در تلویزیونTVNET
نشان داده بودند در روزهای سوم وچهارم وقایع میدان التحریر با کراوات و با دوربین از
پهلو نشان دده شد-ات نقش ساختگی جای سجده در پیشانیش کمتر ناراحت کننده باشد-.
نحوه مصاحبه ها با وی حتی درcnnturk حکایت از تمرین سئوال و جوابها قبل از پخش را داشت. و در آخرین مصاحبه اش مجری مجبور به قطع برنامه شد زیرا این شخص صراحتا
از نقش اساسی ترکیه در آنچه او انقلاب مصر نامید صحبت نمود.ترکها که از سقوط دشمنشان
مبارک سر از پا نمیشناختند عربده کشی ها کرده و خود را تنها الگوی باقیمانده برای
مردم منطقه عنوان میکردند و از طرفی ثابت کردند که تلاش دهها ساله شان برای تصرف
حکومت ایران با اهدافی چند گانه صورت گرفته از جمله تعیین شخصی بعنوان رئیس جمهور
که با اعمال ،گفتار و حتی طرز لباس پوشیدن باعث خجالت و آبروریزی ملتی که از بانیان
تمدن انسانی بوده بلکه بوسیله همان شخص و دیگر ایادیش در حکومت ایران به غرب و
مردم منطقه هشدار بدهدکه اگر به حرف ما عمل نکرده و کمک به نبش قبر امپراطوری عثمانی
نکنید ،این حیوانات در حکومت ایران،منطقه را به آشوب خواهند کشید.
حالا هم میبینم که مهدی دست ساز عثمانی رسما به هیئت اسرائیلی میگوید حکومت ایران
آنچه را که ما(ترکیه) بگوئیم انجام خواهد داد. و بعد از تشکیل اتحادیه ترک و اسلام ما به
کسی اجازه نخواهیم داد به اسرائیل چپ نگاه کند.
مسلمانان صهیونیست که چهره نامبارکشان را اول بار در ترکیه و حزب آ-ک-پ نشان دادند
هدفی جز تحقق خاورمیانه بزرگ اسرائیل تحت ماسک اسلام نداشته اند.اما  آنانی که در غرب
به طرحهای ترکها اعتماد کرده اند باید بدانند این قوم به هیچ اصلی وفادار نبوده و نخواهد
بود بجز تخریب و ویرانی و بهترین مدرک آن هم گروه دست نشانده ایشان در ایران-حجتیه-
است که ثابت کرده گروهی ساتانیست است که هدفش نابودی دنیاست.





ترجمه مقاله:







اخوان المسلمین بین ترکیه و ایران
روزنامه رایه -قطر    27/04/2011 
نقل شده در روزنامه رادیکال ترکیه

مهمترین اتفاقی که در سالهای اخیر در خاورمیانه روی داده پس از عراق، تغییرات در مصر
است .مصر هنوز هم مهمترین کشورخاورمیانه است. اثرات آنچه که در مصر روی داده بر لیبی
یمن وسوریه اتفاقی نیست. اگر توافقی که میان ارتش و اخوان المسلمین انجام شد روی نداده
بود، تغییرات نمیتوانست صلح آمیز باشد. اخوان برای بار اول یا آخر نیست که نقش در
تغییرات در مصر دارد اما مساله اینست که آیا این بار اخوان میتواند شریک واقعی در حکومت
شود؟ یا همچنان که در شصت سال گذشته شاهد بوده ایم روابطش با ارتش با درگیری و
رودر رو شدن صرف خواهد شد....
مبارک سقوط کرد و ارتشی که ستون فقرات رژیم را تشکیل میداد بر جا ماند .خوب اخوان
چه خواهد کرد؟ آیا توان برداشتن رژیم را خواهد داشت یا با استفاده از تجربه ترکیه تلاش
برای تغییر رژیم خواهد نمود.نمونه قرار دادن ترکیه مستلزم دوری کردن از عادات قدیمی
اخوان خواهد داشت. احتمالا نسل جدیدی در اخوان بدنبال این هست.این هم یعنی تغییر
مرحله به مرحله رژیم با همکاری ارتش خواهد بود. نقطه شروع هم انتخابات خواهد بود.
انتخابات اخوان را تبدیل به قدرتی صاحب کرسی در مجلس خواهدنمود.اما اخوان چه نوع
تاکتیکی دنبال خواهد کرد؟ آیا تلاش خواهد کرد که در آرامش رژیم را تغییر دهد یا گروهی
داخل اخوان که مرتبط با ایران هستند تلاش خواهد کرد با سرعت بخشیدن به تغییر رژیم،
رویاروئی با ارتش را جلو خواهد انداخت؟ توجه آنانی را که نفوذ تهران بر اخوان را انکار
میکنند را باید به شکل نفوذ ایران بر حماس منعطف کرد. برای اینکه ببینیم آیا اخوان از
تجربیات شصت سال گذشته درس گرفته یا نه باید چند ماهی صبر کنیم.